نم بارون

من وتو آسمون

نم بارون

من وتو آسمون

سهراب

سهراب : گفتی چشمها را باید شست ! شستم ولی..... گفتی جور دیگر باید دید! دیدم ولی..... گفتی زبر باران باید رفت رفتم ولی او نه چشم های خیس و شسته ام را نه نگاه دیگرم را هیچکدام را ندید فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت : دیوانه باران زده

نظرات 1 + ارسال نظر
ساناز سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:21 ق.ظ http://www.sani68.blogsky.com

سلااااااااااااااام الهام جوووووووووووونی. تو همیشه 20 این شعرتم 20 بود باب دل مننننننننننن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد